تئاتر هفت خان اسفندیار
«اسفندیار» دل قویدار که بنیاد بقا محکم از اوست
«دریغا از این درد و از این داغ»، «دل قویدار برای حقیقت به پاس رهایی و برخیز از این زمهریر زمستان»، داشتم تمام این واژهها را یکبهیک در ذهنم مرور میکردم و تداعی هر کدام از صحنههای نمایش «هفتخان اسفندیار» را از چشمانم میگذراندم و از پلههای تالار وحدت پایین میآمدم که دختربچه کوچکی دستان پدرش را گرفته بود و هی میپرسید اون مجموعهای که میگی اسمش شاهنامهاس رو اگه نتونم خودم بخونم چیکار کنم؟ خودت میخونی یا باز باید برم کلاس مثل کلاس شعر قصیدهخوان! اصلا کتابفروشی الان باز هست کجا بریم بخریم؟ کدوم انتشاراتی داره؟
لبخندی از سر رضایت زدم که به پاس حقیقت و ارج گذاشتن به ادب پارسی قرار است آن دختربچه مجموعهای از شاهنامهای را داشته باشد که زندگیاش را با آزادی و حقیقت گره بزند.
این روایت را نگارنده از نمایش «هفتخان اسفندیار» دارد که لحظه لحظهاش شوق رهایی و پیوستن به حقیقت است، حقیقتی که در پستوها نهان شده و با قهرمان بیبدیل عیان میشود، نمایشی سرشار از غروری که حتی میتواند کوچکترین عضو این جهان را هم به وجد بیاورد.
امین زندگانی، بانیپال شومون، فریبا کوثری، امیررضا دلاوری، امیر کاوه آهنینجان، اصغر پیران، محسن حسینی، رضا راد، مونا صوفی، ندا سیاس، نیکا افکاری، سایه پارسایی بازیگران نمایش موزیکال «هفتخان اسفندیار» هستند.
اضطرابهایی که بازیگر دوست دارد
«فریبا کوثری» که در این نمایش تاریخی قهرمانپرور نقش مادر اسفندیار را دارد، درباره بازیاش در این نقش به خبرنگار تبیان میگوید، «چون احساس میکنم تئاتر میتواند آدم را زنده کند، این نقش را قبول کردم. اینکه هر شب بر روی صحنه رفتن یک تجربه خاص است و اضطرابها، دلشورهها، نگرانیهای خاص و ... برای من به عنوان بازیگر بسیار جذاب است. زمانیکه صحبتهای نهایی را انجام دادیم و از آنجایی که آثار قبلی حسین پارسایی را دیده بودم که تا چه اندازه عظیم و پرمخاطب بودند، علاقمند شدم تا تجربه کار با ایشان را هم در کارنامه کاری خود داشته باشم. پیشنهاد را پذیرفتم و از بهمن ماه تمرینات را شروع کردم و به مرور دوستان دیگر به کار اضافه شدند.»
چالشهای موزیکال بودن نمایش
این بازیگر پیشکوت کشورمان ادامه میدهد، «مطالعاتی انجام دادم، اما در کنار آن بیشتر با کارگردان و نویسنده جلساتی داشتیم تا بتوانم آنچه مدنظر این دو عزیز است را به اجرا درآورم. چون من باید کتایونی را بازی میکردم که در ذهن کارگردان و نویسنده ساخته شده بود. برای رسیدن به نتیجه نهایی بیش از ۳ ماه تمرین مداوم داشتیم و با سخت گیریهایی که حسین پارسایی داشت تلاش میکردم نقش را زودتر مال خود کنم. طبیعت اجرا در تئاتر این است هر بار که اجرا میروید تجربه تازهای بدست می آورید که در تمرین ها با آن مواجه نشدهاید. نقشها هر کدام به نوبه خود در لحظهای که وارد صحنه میشوند تاثیرات خود را میگذارند. چون بعد از هر اجراست که بازیگر پختهتر میشود. تا زمانی که با تماشاچی کار نکردهاید اتودهای متعدد میزنید. اما زمانی که روی صحنه میروید دیگر کارگردان نمیتواند برای شما کاری کند و آنجا خود شما هستید و آنچه که ظرف مدت چند ماه در تمرینها یاد گرفتهاید. در این پختگی و کسب تجربههای صحنه نیز اگر قرار باشد تغییراتی صورت دهیم قطعا با علی براتی، طراح حرکات و حسین پارسایی هماهنگ خواهیم شد. حتی خود این عزیزان بعد از هر اجرا هم از ما میخواهند تا تغییراتی که در راستای بهبود اجرا است را انجام دهیم. بعد از هر اجرا، بازیگر بیشتر به نقش نزدیک و نزدیکتر و پختهتر میشود. اما یکی از چالشهای مهم من برای رسیدن به نقش کتایون بیشتر از خود کتایون، آوازهای روی صحنه است.»
شاهنامه قابل هضم نبودن اشعارش
کوثری درباره موزیکال بودن نمایش «هفتخان اسفندیار» بیان میکند، «حسین پارسایی به عنوان کارگردانی با تجربه، مخاطب را می شناسد و اگر قرار باشد اشعار شاهنامه را به روی صحنه بیاوریم کار دشواری خواهد بود و ممکن است برای هرکسی قابل هضم نباشد. برای همین فکر میکنم یکی از جذابیتهای «هفت خان اسفندیار»، موزیکال بودن آن باشد. با موسیقی زنده کار کردن و داستان را به صورت اشعار و آواز بیان کردن خودش یک جذابیت برای مخاطب و تماشاچی دارد. همین موزیکال بودن کاری کرده تا تماشاگر دو ساعت بر روی صندلی خود بنشیند و کار را تماشا کند. تماشاگر از حرف زدن زیاد خسته میشود؛ اما اگر این حرفها همراه با آواز و موسیقی باشد به آن علاقه نشان خواهد داد. قطعا تجربههایی که حسین پارسایی در کارهای قبلیاش داشته است باعث شده تا به این نتیجه برسد میتوان از طریق شاهنامه نیز به تئاتر موزیکال جذاب و تماشاگر پسند نیز رسید.»
ریسکپذیری در بازی کردن
بازیگر نقش کتایون در «هفتخان اسفندیار» درباره تفاوت بازی در سریالهای تاریخی و نمایش زنده بر روی صحنه میگوید،« این دو سبک بسیار با هم فرق میکند و قابل مقایسه نیست، یک تجربه تازه است. معتقدم بازیگر باید ریسک بسیاری از کارها را بپذیرد و من هم پذیرفتم. البته مطمئن بودم این کار میتواند موفق باشد. حضور کارگردان توانمند، متن قوی و افرادی که در این کار حضور دارند، این اطمینان را به من داد که نتیجه کار درخشان و خوب خواهد بود. حتی اگر خودم هم در این تئاتر حضور نداشتم به عنوان تماشاگر هم به دیدن آن میآمدم چون مطمئن بودم که کار موفقی است و به شاهنامه و ادبیات غنی کشورم افتخار میکردم.»
اثری که ماندگار میشود
«امین زندگانی»، بازیگر نقش اسفندیار که در سریالهای مختلف تاریخی بازی کرده و تجربه این نوع نقشها را دارد درباره اسفندیار میگوید، «تا قبل از آنکه من نقش اسفندیار را بر روی صحنه بازی کنم بیشتر نقشهای تاریخی من در عرصه تصویر بوده و این نخستین تجربه نقش تاریخی من در تئاتر است. نقشی بسیار سنگین که اگر مهندسی پشت صحنه و همکاری درجه یک همه گروه نبود شاید نمیتوانستم از پس این نقش بربیایم. خوبی گروه این است که همه یک دست و یک دل هستند و اگر همراهی گروه با هم نبود نمیتوانست هر شب کار 2 ساعت اینطور دقیق بر روی صحنه بیاید.»