چرچیل

 

اقتصاد ضعیف و فقر فقط دو دلیل دارد : یا حاکمان احمقند یا احمق ها حاکمند خشکسالی و جنگ بهانست.

 

تجلیل از حسن دولت‌ آبادی

 

تجلیل از حسن دولت‌آبادی، به عنوان فخر مازندران

 

در ششمین همایش تجلیل از مشاهیر و مفاخر مازندران، از حسن دولت‌آبادی؛ نویسنده، مدرس دانشگاه و مدیر دفتر تئاتر كودك و نوجوان حوزه هنری؛ به‌عنوان یكی از چهره‌های ماندگار هنر تقدیر می‌شود.

 

به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری ششمین همایش بزرگ تجلیل از مشاهیر و مفاخر مازندران در حالی پنجشنبه، هفتم خردادماه در شهر مازندران برگزار می شود كه بنا دارد تا از حسن دولت‌آبادی؛ هنرمند پیشكسوت تئاتر و مدیر دفتر تئاتر كودك و نوجوان حوزه هنری؛ به‌عنوان یكی از چهره‌های ماندگار هنر استان تقدیر كند.
این همایش با هدف معرفی و تجلیل از چهره‌های شاخص در رشته‌های مختلف فرهنگی، علمی، هنری و ادبی برگزار می‌شود.
در كارنامه‌ی كاری و هنری حسن دولت آبادی، دبیری جشنواره‌های متعدد، سابقه‌ی 35 سال تدریس در دانشكده‌های مختلف تئاتر، تالیف بیش از 50 كتاب و نمایش‌نامه و نیز حضور در تولید بیش از 60 اثر نمایشی دیده می‌شود.
انتشار مجموعه‌ی "نمایش‌نامه‌های آسان" در قالب 30 مُجلد، حاوی 150 نمایش‌نامه ویژه‌ی دانش‌آموزان، تنها بخشی از تالیفات دولت آبادی به حساب می‌آید.
ششمین همایش بزرگ تجلیل از مشاهیر و مفاخر مازندران روز پنجشنبه، هفتم خردادماه 1394 در هتل رامسر مازندران برگزار می‌شود.

 

حسن دولت‌ آبادی

 

حسن دولت‌آبادی: با تئاتر، تاثیر مخرب بر روح و روان کودکان نگذاریم

 

 گر ما یک جامعه بزرگ‌سال متعادل می‌خواهیم، باید برنامه‌ریزی را از کودکی شروع کنیم. امروز جامعه پیشرفته جهانی، با وجود دسترسی به همه امکانات پیشرفته تکنولوژی متوجه شده تئاتر قوی‌ترین امکان تاثیرگذار بر شخصیت و روح کودک است. به همین دلیل شاهد استفاده از تئاتر در مهد کودک‌ها، مدرسه‌ها، انجمن‌های زنان و شوراهای محلی هستیم.

 

 
 
 
به گزارش همدان پرس؛ حسن دولت‌آبادی تئاتر را از مهم‌ترین و موثرترین روش‌های آموزشی و تربیتی کودک می‌داند؛ روشی که اگر دقت و صلاحیت مورد نظر پشت‌ آن نباشد می‌تواند تاثیراتی بسیار مخرب بر روح و روان کودک به جا گذارد به گزارش ستاد خبری بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان، حسن دولت‌آبادی، داور بخش کودک بیست و یکمین جشنواره بین‌ المللی کودک و نوجوان همدان، در گفتگو با سایت ایران تئاتر از داوری تئاتر کودک، رقابتی بودن این جشنواره و لازمه‌های تئاتر کودک بیشتر گفت.

وی در مورد رقابتی بودن این جشنواره و تفاوتش با جشنواره‌های غیر رقابتی توضیح داد: جشنواره‌های غیر رقابتی تنش‌ها را کم می‌کنند، اما باور من این است که رقابت به ارتقا امور کمک می‌کند. در جشنواره رقابتی شخص تلاش می‌کند در رتبه بالاتری قرار بگیرد و هدف از رقابت ارتقاست.

دولت‌آبادی، که مسئولیت دفتر تئا‌تر کودک و نوجوان حوزه هنری را هم به عهده دارد، درباره تئاتر کودک توضیح داد: کودکان چون دایره واژگان کم‌تری دارند، نوشتن برایشان سخت‌تر است. نویسنده‌های این حوزه باید دقت کنند که از لحاظ روانشناسی چه تاثیری بر کودک می‌گذارند و مراقب باشند از لحاظ احساس و اندیشه مناسب سن آنان بنویسند.

این استاد دانشگاه درباره تفاوت میان تئاتر کودک و نوجوان افزود: به تئاتر نوجوان کم‌تر از تئاتر کودک پرداخته شده است که شاید یکی از دلایلش مخاطبان بیشتر کار کودک باشد. هم والدین و هم مراکز آموزشی و پرورشی تمایل و شوق بیشتری برای تئاتر کودک دارند. نوشتن برای کودک هم سخت‌تر است. تولید تئاتر بزرگ‌سال را می‌توان با پزشکی عمومی قیاس کرد. نوشتن برای جوان مانند وقتی است که ما به پزشک متخصص مراجعه می‌کنیم. اما نوشتن برای کودک نیاز به فوق تخصص دارد. هرچقدر سن پایین‌تر باشد، سختی کار بیشتر می‌شود و به دقتی بیشتر نیاز است. متاسفانه در کشور ما به معلمان ابتدایی یا مثلا مربیان فرهنگی کانون پرورش فکری کم بها داده می‌شود. در تئاتر کودک هم کم توجهی وجود دارد. حال اینکه تربیت و آموزش کودک از مهم‌ترین حوزه‌هاست.

دولت‌آبادی در باره نقش آموزشی تئاتر اضافه کرد: متاسفانه جامعه رسمی ما، اعم از والدین و خانواده‌ها تا تولید کنندگان این حوزه، فقط به جنبه سرگرمی تئاتر توجه می‌کنند. اگر ما یک جامعه بزرگ‌سال متعادل می‌خواهیم، باید برنامه‌ریزی را از کودکی شروع کنیم. امروز جامعه پیشرفته جهانی، با وجود دسترسی به همه امکانات پیشرفته تکنولوژی متوجه شده تئاتر قوی‌ترین امکان تاثیرگذار بر شخصیت و روح کودک است. به همین دلیل شاهد استفاده از تئاتر در مهد کودک‌ها، مدرسه‌ها، انجمن‌های زنان و شوراهای محلی هستیم. این رویکرد جهانی، اهمیت توجه به تئاتر کودک و نوجوان را به ما یادآوری می‌کند.

داور بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی کودک و نوجوان همدان درباره معیارهای ارزیابی تئاتر کودک افزود: در وهله اول مسئله روانشناسی کودک مطرح است. در تولیدات کودک و نوجوان حتما باید روانشناسان باتجربه‌ای حضور داشته باشند. در وهله دوم جنبه تربیتی و آموزشی قرار دارد. سایر عناصر در خدمت این دو مفهوم‌اند. نکته سوم ساختار است. ساختار تئاتر کودک با بزرگ‌سال متفاوت است. رنگ، نور، موسیقی و جاذبه‌های بصری و اندیشه‌ای ساختار تئاتر کودک را تشکیل می‌دهند. در تئاتر کودک حتی برخورد‌های فیزیکی هم مهم و متفاوت‌اند.

دولت‌آبادی با اشاره به انیمیشن‌هایی که در گذشته از تلویزیون پخش می‌شد اضافه کرد: انیمیشن‌هایی در سال‌های گذشته از تلویزیون پخش می‌شد که به دلیل همین بی‌توجهی به امر روانشناسی کودک می‌توانسته تاثیری مخرب بر کودکان گذاشته باشد. کما اینکه شاید بسیاری از مشکلات و نارسایی‌های روحی جوانان ما ناشی از همین تجربه‌های کودکی باشند. به همین دلایل است که در تولیدات کودک و نوجوان، همیشه باید روانشناسانی آگاه حضور داشته باشند

حسن دولت‌ آبادی

 

«نمایشنامه‌های‌ آسان» رونمایی شد

حسن دولت‌آبادی: حق التالیفم را خرج درمانم می‌کنم

 
حسن دولت آبادی

خبرگزاری تسنیم: حسن دولت‌آبادی در مراسم رونمایی از کتاب «نمایشنامه‌های آسان» از ناشر این کتاب سی جلدی خواست تا حق‌التالیفش را زودتر پرداخت کنند تا کارهای درمانش را انجام دهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از مجموعه سی جلدی نمایش‌نامه‌های آسان به نویسندگی حسن دولت‌آبادی با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مومنی‌شریف، رئیس حوزه هنری، رحمت امینی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، محمد حمزه‌زاده، مدیر عامل انتشارات سوره مهر و هنرمندانی چون ایرج راد، هنگامه مفید، محمد رحماندوست، عطاالله کوپال و... در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.

حسن دولت‌آبادی، نویسنده‌ مجموعه نمایش‌نامه‌های آسان گفت: برای نگارش این مجموعه، 11 سال زمان گذاشتم و اکنون دچار عارضه جسمی در ستون فقراتم شده‌ام. از خرداد 89 تاکنون در دست انتشارات برای چاپ بوده است، البته پس از انتشار فهمیدم که تلاش‌ها و استرس‌های من زیاد مهم نبود، چراکه کار با کیفیت بسیار خوبی از سوی محمد حمزه زاده و همکارانش چاپ شده است، تنها از حجت‌الاسلام خاموشی می‌خواهم دستور دهند حق التالیف من را زودتر بدهند تا کارهای درمانم انجام شود.

وی با بیان اینکه بی‌دلیل نیست که جهان امروز علی رغم پیشرفت‌های امروزی به سمت هنر تئا‌تر رفته است، اظهار داشت: بچه‌ها به طور ذاتی نمایش را دوست دارند، تئا‌تر موثر‌ترین، کم خرج‌ترین و سخت‌ترین کار برای تولید کننده‌ آن است.

دولت‌آبادی خطاب به رحماندوست، گفت: من سال‌ها در آموزش و پرورش و از اعضای برنامه ریزان این مرکز بوده‌ام و 51 کتاب به نگارش درآورده‌ام که به غیر از 8 کتاب آن مابقی درباره کودک و نوجوان است. اگر قرار است فرزندان ما با سلامت در بزرگسالی زندگی کنند، این اتفاق با استفاده از نیروی قهریه امکان پذیر نیست، این نیرو باعث ترس، اختفا و دوشخصیتی شدن کودکان و نوجوانان می‌شود.

نویسنده مجموعه نمایش‌نامه‌های آسان تصریح کرد: تئا‌تر در مدارس وجود دارد، اما پول، امکانات و حمایت از این هنر نیست. نگارش اولین جلد از این مجموعه کتاب‌ها سه سال و نیم به طول انجامید و این به دلیل آشنایی من با تئا‌تر مدارس بود. هنگامی که عضو شورای هنر وزارت ارشاد بودم، وزیر وقت آن زمان را برای گنجاندن تئا‌تر در برنامه درسی مدارس متقاعد کردم اما با عوض شدن دولت و وجود مشغله‌های زیاد دولت جدید این اتفاق رخ نداد.

وی افزود: مجموعه کتاب «نمایشنامه‌های آسان» را بر مبنای نداشته‌ها نوشته‌ام، قابلیت این مجموعه کتاب‌ها در این است که معلم مدرسه بدون دانستن تئا‌تر، می‌تواند تئا‌تر اجرا کند. در این مجموعه طرح پیشنهادی برای کارگردانی عروسکی و کارگردانی غیر عروسکی را ارائه دادم. تم معرفی شده و شخصیت‌ها تحلیل کردم و بر اساس تم نمایش جملاتی از پیامبر(ص) و امام علی(ع) آورده شده است.

دولت‌آبادی در پایان اظهار داشت: چاپ نشدن این مجموعه کتاب در طول سال‌ها من را کلافه کرده بود اما اکنون می‌بینم که این مجموعه در طول سه هفته 9 هزار جلد به فروش رفته است.

 

عباس بلوندی طراح صحنه و لباس سینما

 

 

برای ساخت دکور فیلم «یتیم خانه ایران» 6 ماه زمان صرف شده است

 

عباس بلوندی طراح صحنه و لباس سینما:با توجه به نوع داستان «یتیم‌خانه ایران» که در برهه خاصی از تاریخ ایران می گذرد، برای طراحی صحنه و لباس آن نزدیک به 6 ماه تحقیق و به منابع داخلی و خارجی و اسناد و مدارک موجود چه در داخل و چه در خارج از کشور رجوع کردیم.
  برای ساخت دکور فیلم «یتیم خانه ایران» 6 ماه زمان صرف شده است

به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس عباس بلوندی طراح صحنه و لباس سینما با بیان این مطلب که نزدیک به 6 ماه برای ساخت دکورهای فیلم سینمایی «یتیم‌خانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی زمان صرف شده است، گفت: با توجه به نوع داستان «یتیم‌خانه ایران» که در برهه خاصی از تاریخ ایران می گذرد، برای طراحی صحنه و لباس آن نزدیک به 6 ماه تحقیق و به منابع داخلی و خارجی و اسناد و مدارک موجود چه در داخل و چه در خارج از کشور رجوع کردیم.

وی ادامه داد: ما تمام تلاش خود را کردیم تا به جزئی ترین مسایل تاریخ آن دوران که درست یک هفته بعد از تاجگذاری احمد شاه رخ می دهد، توجه کنیم. در حال حاضر پیش تولید «یتیم‌خانه ایران» شروع شده و در مرحله طراحی و ساخت و ساز دکورها هستیم و با توجه به اینکه این فیلم پروژه عظیمی در سینمای ایران به شمار می رود، می توان گفت که طراحی و ساخت دکورها تا پایان فیلمبرداری ادامه خواهد داشت.

طراح صحنه و لباس «چ» بیان کرد: دکور اصلی «یتیم‌خانه ایران» در روستای زرنان واقع در منطقه شهریار است، البته بخش های عمده این دکورها ساخته شده و قرار است به زودی ساخت بخش های دیگری از دکورهای فیلم در خارج از تهران و بخشی دیگر در شهرک غزالی آغاز شود. بخش عمده فیلمبرداری در تهران است و بخش های دیگر آن نیز در شمال کشور خواهد بود.

بلوندی در پاسخ به این پرسش که برای طراحی لباس ها از منابع سینمایی کشورهای مختلف استفاده کرده اید یا خیر، توضیح داد: با توجه به اینکه قرار است حضور سربازان انگلیسی و روسی در طول جنگ جهانی اول در ایران به تصویر کشیده شود، ما نیازمند منابع مهمی برای طراحی مناسب لباس ها بودیم، هرچند فیلم های بسیاری در این دوره زمانی توسط کارگردانان بزرگ سینما ساخته شده اما ما سعی کردیم از این منابع که امکان خطا در آن وجود داشت، استفاده نکنیم.

طراح صحنه و لباس «شب واقعه» ادامه داد: برای طراحی لباس فیلم «یتیم‌خانه ایران» تحقیقات گسترده ای انجام دادیم، به عنوان مثال از بخشی از منابع موزه بریتانیا استفاده کردیم و براساس آن نزدیک به 2 هزار عکس مورد بررسی قرار گرفت تا نوع پوشش و لباس سربازان انگلیسی و روسی را طراحی کنیم.

این طراح صحنه که به تازگی تندیس بهترین طراحی صحنه را از شانزدهمین جشن سینمای ایران از آن خود کرده است، بیان کرد: در این پروژه چندان به دربار ایران در آن دوران اشاره نمی شود به همین دلیل طراحی دکور در این زمینه نداریم.

وی ادامه داد: برای ساخت «یتیم خانه ایران» نیازمند حجم زیادی از طراحی دکور و لباس هستیم که این روند شاید تا آخرین روز فیلمبرداری پروژه ادامه داشته باشد.

بلوندی در پایان گفت: قصه «یتیم خانه ایران» در جنگ جهانی اول و قحطی بزرگ در ایران که همزمان با ورود ارتش انگلیس و روسیه به وجود آمد، می گذرد. در این دوران سپاه روسیه و انگلستان با خرید غلات موجود در کشور باعث به وجود آمدن موج قحطی در کشور شدند، در چنین شرایطی عده ای از افراد سودجو غلات باقی مانده را به قیمت بسیار بالایی به فروش رسانده و همین مسئله سبب شد تا جمعیت کثیری از افراد جامعه گرسنه بمانند تا حدی که 10 میلیون نفر از جمعیت ایران به دلیل گرسنگی کشته شدند.

 

 

گفتگو با عبدالحمید قدیریان

 

 

گفتگو با عبدالحمید قدیریان/ صرف «مقاومتِ» فرهنگی کافی نیست، فرهنگ باید «هجومی» باشد تا زنده بماند.

 

به گزارشتسنیم، عبدالحمید قدیریان نقاش، طراح صحنه و مسئول دفتر مطالعات کاربردی هنر حوزه هنری در گفت‌وگوی زیر به چرایی و چگونگی کاهش دغدغه هنرمندان برای خلق آثاری با مضمون دینی و عاشورایی پرداخته و با اشاره به کمبودهای فرهنگی ما، دفاع و مقاومت فرهنگی را از منظری مورد بازبینی و انتقاد قرار داده و اذعان می‌کند که ما باید به سمت نوعی از «تهاجم» فرهنگی روی بیاوریم!

او همچنین اقداماتی را که در سمت دیگر جبهه جنگ نرم، یعنی غرب صورت می‌گیرد را واکاوی کرده و مسئولان فرهنگی و هنرمندان را به تامل درباره مبانی نوعی هنر فعال و غیرانفعالی فرا می‌خواند:

*تسنیم: آقای قدیریان، ظهور هنر دینی و عاشورایی درسالهای پس از انقلاب به نوعی بود که گویا هیچ جریان هنری دیگری در آن سالها به چشم نمی‌آمد! اما بعد از جنگاین نوع هنر آرام آرام فروکش کرد. دلیل این فرایند از نظر شما چه بود؟

با پیروزی انقلاب اسلامی هنرمندان شروع به تصویر کردن وقایع عاشورا با توان بیشتر و در سطح گسترده‌تری کردند، زیراشکل‌گیری مفاهیم عاشورایی را در جامعه خود و در جنگ می‌دیدند و کاربردش را احساس می‌کردند. آن‌ها تلاش می‌کردند تا مفهوم عاشورا را هرچه بیشتر درک کنند، ولی با گذشت زمان و کم رنگ شدن حال و هوای انقلاب و جنگ این حس در هنرمندان فروکش کرد.

متاسفانه به مرور بعضی لزومی برای به تصویر کشیدن عاشورا ‌می‌دیدند. وا قعیت این است که دیگر نگاه سنتی به عاشورا جوابگو نیست و باید حرکت امام حسین(ع) و وقایع عاشورا را از منظر معارفی نگریست.

*تسنیم: این نگاه سنتی به چه معناست؟ آیا در برابر نگاه مدرن قرار می‌گیرد؟ چون نمی‌شود وقایعی مانند عاشورا از سنت تاریخی جدا کرد و به پیروان حضرت امام حسین هم بگوئیم شمت سنتی به آن حضرت نگاه نکنید.

منظور من این است که باید تلاش کنیم از نگاهی صرفاً احساسی به عاشورا و امام حسین(ع) فاصله بگیریم و به سمت نگاه‌های معرفتی برویم. در شرایطی که جامعه درگیر جنگ مستقیم نیست و آرامشی نسبی دارد، باید توصیفات مفهومی، مکمل موضوعات احساسی شود، تا بتوانیم مفهوم واقعه عاشورا را هرچه بیشتر درک کنیم. باید نگاهی دقیق و موشکافانه به واقعه عاشورا داشته باشیم و فراموش نکنیم اگر در جامعه ناهنجاری‌ها زیاد شده‌اند، به خاطر دور شدن جامعه از مفاهیم عاشورایی است.

خون امام حسین (ع) باعث نورانیت می‌شود و پلیدی‌ها را از بین می‌برد و این نه صرفا به خاطر مظلومیت امام حسین (ع) است، بلکه به خاطر نور خداست، چون حسین (ع) ثار الله است، او خون خداست و جنس خون خدا از نور است.

چرا در فرهنگ دشمن هر لحظه حمله می‌کند و ما همواره در حال مقاومتیم!

*تسنیم: در حال حاضر شرایط فرهنگی ما به گونه‌ای است که شاید سخن گفتن از وضوح و صراحتِ حضور خداوند و امام حسین(ع) در جامعه کمی باورناپذیر به نظر بیاید؛ یعنی اینکه شما می‌فرمائید «اگر در جامعه ناهنجاری‌ها زیاد شده‌، به خاطر دور شدن جامعه از مفاهیم عاشورایی است» کمتر علمی و قابل درک است! از سویی بسیاری هم که به تاثیرات این اعتقادات ایمان دارند خوب می‌دانند که دقیقا همین‌گونه است! توصیف شما از این شرایط چیست؟

در حال حاضر دشمن در بحث فرهنگ‌سازی بسیار جدی کار می‌کند اگر فکری جدی نکنیم دچار مشکلات بیشتری می‌شویم. متاسفانه در بحث فرهنگ در سال‌های اخیر شاهد افول هستیم و شرایط مطلوب نیست. یک سلسله اتقاقات زنجیروار دلیل این امر است. اگر خوراک فکری که جامعه به آن نیاز دارد ندهیم، مطئناً جامعه به سراغ جایی می‌رود که تفکری متناسب نیاز‌هایش داشته باشد.

باید دیوار رودربایستی‌ها و خودبینی‌ها را کنار بزنیم. بزرگ‌ترین گنج‌ها در فرهنگ ما وجود دارند. همه آن چیزهایی که نیاز داریم، درقرآن وجود دارد و در کنار قرآن، ما سخنان اهل بیت(ع) را داریم. در حالی که خداوند متعال این گنج‌های بزرگ را در دسترس قرار داده، چرا باید دچار مشکل فرهنگی باشیم؟ وقتی باور داریم که قرآن و کلام اهل بیت(ع) حق هستند، چرا همچنان مشکل داریم؟ قرآن راهنمایی برای بشریت است و باید از آن استفاده کنیم. مطمئناً این کتاب مشکلی ندارد، پس مشکل در مسلمانی ماست. باید ببینیم کجای کار اشتباه کرده‌ایم. تا وقتی که فکر می‌کنیم همه گفته‌هایمان درست است به نتیجه نمی‌رسیم. راه حل تمام کاستی‌ها در قرآن وجود دارد و اهل فن و کسانی که دارای تقوا هستند و از هدایت قران برخوردارند باید ببینند مشکل کجاست!

در حال حاضر تهاجم فرهنگی سنگینی را روی ایران متمرکز کرده‌اند. دشمن کارش را به خوبی بلد است. می‌داند راه‌های نظامی دیگر جواب‌گو نیست باید از راه‌های فرهنگی ضربه زند. در چنین شرایطی ما باید به ظرایف فرهنگی و روش‌ها بیشتر بیندیشیم. برای نمونه واژه «مقاومت» که مدام استفاده می‌کنیم را توجه کنیم. این واژه چه بار معنایی و مفهومی دارد؟ از آن مهم‌تر این کلمه چه بار حسی در ما ایجاد می‌کند؟

صرف «مقاومتِ» فرهنگی کافی نیست، فرهنگ باید هجومی باشد تا زنده بماند

مقاومت یعنی ایستادگی و استقامت در برابر دشمن و اگر دشمن حمله کرد، نسبت به حمله او عکس العمل نشان دادن. این واژه در عرصه‌های نظامی و مخصوصاً عرصه سیاست شاید معنای خوبی داشته باشد و ابزار کاری برای نظامیان و سیاستمداران باشد. ولی در عرصه فرهنگ چنین نیست. هدف در فرهنگ باید عظیم، وسیع و آرمانی باشد باید از واژگانی استفاده کنیم که نه تنها وسعت دید ایجاد می‌نماید بلکه مخاطب را دعوت به حرکت کند و امید به آینده‌ای ایده آل را نوید دهد.

منظورم این است که در فرهنگ مقاومت صرف جواب نمی‌دهد، فرهنگ باید هجومی باشد تا زنده بماند. وقتی فرهنگ و هنر ماهیتی تهاجمی پیدا می‌کنند، مجبور به یافتن هویتی مستقل می‌شوند و این‌‌ همان اکسیری است که فرهنگ و هنر را زنده می‌گرداند. می‌توان به جای هنر مقاومت، از واژه هنر آزادسازی و یا هر واژه دیگری که ایجاد حس حرکت و تهاجمی کند استفاده نمود. ما نباید به هنر مقاومت افتخار کنیم. هنری که ایستا باشد، دارای افتخار نیست.

در حوزه فرهنگ فاقد استراتژی و نقشه راه برای مقابله با دشمن هستیم

*تسنیم: وقتی از تهاجم سخن می‌گوئیم ممکن است عده‌ای فکر کنند قرار است بجنگیم! لطفا با مصادیق، معنای مورد نظرتان را بیشتر توضیح دهید.

برای مثال در روز ۲۲ بهمن هر سال شمار زیادی از مردم جمع می‌شوند و حسی تهاجمی نسبت به دشمن از خود نشان می‌دهند، شما حال و هوای این روز‌ها را به یاد بیاورید، ولی این فقط برای یک روز است و روزهای دیگر مردم نسبت به دشمن حالت ایستا پیدا می‌کنند و این در زمانه‌ای است که دشمن هر لحظه در حال حمله است و ما همواره در حال مقاومت هستیم. اگر این روند ادامه داشه باشد، ما با هر ضربه دشمن کمی پایین‌تر می‌رویم. ولی اگر نقش هجومی پیدا کنیم دشمن جرات حمله پیدا نمی‌کند. دشمنی که پوک و تهی است و به گفته قرآن، مانند خانه عنکبوت است، اگر ژست حمله برایش بگیریم او پا به فرار می‌گذارد. مانند شیری که فقط نعره‌ای می‌کشد و شمار زیادی از گورخر‌ها پا به فرار می‌گذارند.

این روز‌ها می‌توانیم حمله و تهاجم دشمن را به خوبی بببینیم. ولی ما نه استراتژی مناسبی داریم و نه ایده و ترفندی برای مقابله با آن‌ها. برای مثال ما منتظر می‌شویم دشمن به غزه حمله کند و بعد نسبت به حوادث پیش آمده عکس العمل نشان دهیم که عموماً بسیار دیر است. در صورتی که وقتی جنگ اول غزه رخ داد باید خود را برای جنگ‌ فرهنگی و تبلیغاتی و... آماده می‌کردیم.

از این نظر به نظر من، ما علاوه بر اتاق فکر نیاز به یک اتاق نقشه فرهنگی داریم. در اتاق نقشه فرهنگی می‌توانستیم حمله دوباره دشمن به غزه را پیش‌بینی کنیم و شاهد آن فجایع انسانی نباشیم. اگر اتاق نقشه داشتیم، پیش‌بینی می‌کردیم که جنگ دومی نیز در راه است و ما باید خود را برای حمله بعدی آماده ‌کنیم و به محض حمله دشمن تولیدات فرهنگی خود را در سراسر جهان پخش و همه را از این جنایات با خبر می‌کردیم و فضای رسانه‌ای جنگ را مدیریت می‌کردیم. متاسفانه وقتی که جنگ دوم غزه شروع شد و بسیاری از کودکان به شهادت رسیدند، تازه بعد از مدتی کم‌کم شروع کردیم به آگاه‌سازی مردم!

در حوزه فرهنگ به عقب‌نشینی عادت کرده‌ایم

*تسنیم: پس شما معتقدید که ما باید آغازگر یک تهاجم فرهنگی باشیم؛ اما هدف چنین تهاجمی تخریب دیگران نیست، بلکه بهترین نوع دفاع است؟!

بله. اگر چنین تهاجمی در فرهنگ داشتیم، اوضاع فرهنگی‌مان اینطور نبود و منتظر حمله دشمن نمی‌شدیم. ما باید از همین حالا برای پنج سال آینده برنامه داشته باشیم. اگر منتظر بشویم تا آن‌ها به ما ضربه بزنند، مطمئناً بعد از مدتی از پا درمی‌آییم. باید همواره غرب را به چالش بکشیم. برای مثال بحث حجاب را در نظر بگیرید، چرا ما به مسیحیان و غربی‌ها نمی‌گوییم، «حضرت مریم(س) که شما دوستش دارید، همواره باحجاب بوده است. چرا شما مثل او نیستید؟»، چرا گذشته آنها را به یادشان نمی‌آوریم و نمی‌گوئیم «یادتان رفته مانند حضرت مریم(س) باشید؟»، چرا نمی‌گوئیم «اگر مسیحی هستید، باید همانند حضرت مسیح(ع) و حضرت مریم(س) باشید!»

با اینگونه رفتارهای فرهنگی که البته باید با شیوه‌های هنری و غیرشعاری انجام بگیرد، می‌توان غرب را دچار چالش کرد. چرا فقط بحث فقهی و اجبار حُکمی و اجتماعی را در مبحث حجاب مطرح می‌کنیم؟ چرا از ارزش واقعی حجاب و جایگاه معرفتی آن سخن نمی‌­گوییم که زبانی فطری و جهانی دارد؟

ما باید دائماً یک موضوع فکری برای جامعه خود داشته باشیم و یک موضوع فکری هم برای غرب در نظر بگیریم. باید همواره آماده رویارویی با دشمن باشیم. اگر آمادگی داشته باشیم، می‌توانیم بر نتیجه جنگ­‌های پیش‌رو تأثیر بگذاریم. دشمن ترفندهای مختلفی برای حمله و ضربه زدن دارد و اگر بخواهیم جلوی ضربه آن‌ها صرفا مقاومت کنیم یعنی پذیرفته‌ایم که باید به ما ضربه وارد شود و ما همواره باید منتظر حملات بیشتر از سوی او باشم.

متاسفانه جنس کلام و فرهنگ ما از جنس نگاه به آینده نیست و نمی‌دانیم به کدام سو حرکت می‌­کنیم. غرب آینده را به روشنی برای خودترسیم کرده و برای هر دورانی برنامه­‌ریزی دارد. برای مثال غرب تا چند سال پیش بحث «هنر برای هنر» را مطرح می‌کرد و حالا به سمت فضاهای آخر الزمانی رو آورده است. غرب با تفکر کار می‌کند و برای فتح سنگرهای مقابلش برنامه‌ریزی دارد. متاسفانه ما به عقب‌نشینی عادت کرده‌ایم و این عادت به عقب‌نشینی یک خواب غفلت است.

عده‌ای حاضرند مبانی فرهنگی جامعه خرد شود، ولی نگذارند متفکران جامعه حرف بزنند

*تسنیم: راه حل‌ها به نظر شما چیست؟

ما باید در فرهنگ شتاب بگیریم و مباحث معارفی جدید و قوی در جامعه مطرح کنیم. باید روشی هجومی را در فرهنگ تعریف کنیم و اجازه دهیم تا جامعه رشد کند. برای مثال باید اجازه دهیم کرسی‌های آزاد اندیشی که رهبری همواره بر آن تاکید دارند، برگزار شوند. ما دچار جمود فکری شده‌ایم. باید به متفکران خود اجازه دهیم نظرات خود را بیان کنند. ممکن است در بین نظرات مطرح شده، موارد غلط هم وجود داشته باشد ولی در این میان فکر‌ها و صحبت‌های درست هم پیدا می‌شود.

برخی حاضرند بنای فرهنگی جامعه خرد شود ولی نگذارند متفکران جامعه حرف بزنند. نمی‌توان انتظار داشت که جمود فکری در جامعه‌ای حضور داشته باشد و آن جامعه بتواند حرکت کند. مردم ایران مردم بسیار خوبی هستند. ایرانیان خدا را دوست دارند و خدا هم آنان را دوست دارد. انشاالله خداوند با ایجاد صحنه‌هایی آنهایی را که اجازه صحبت به متفکران نمی‌دهند را مجبور، به عقب‌نشینی ‌کند. باید فرهنگ اصیل اهل بیت(ع) را درجامعه مطرح کنیم تا این جامعه هویت خود را پیدا کند. چون وقتی یک جامعه، هویت و آینده‌ای را برای خود قائل نباشد و مقصدی را به عنوان هدف نشانه نگیرد، انتظار پیشرفت آن جامعه را نمی‌توان داشت. مگر میلیارد‌ها تومان برای فرهنگ و هنر خرج نشد؟ پس چرا نتیجه مطلوب بدست نمی‌آید؟ دولتهای مختلف پولهای زیادی برای فرهنگ خرج کرده‌اند، ولی به دلیل هدفمند نبودن، اتفاقی رخ نداد. ما مقصدی را در عرصه فرهنگ و هنرمعرفی نکرده‌ایم و به همین خاطر هر چه خرج کنیم به هدر می‌رود.

در حالی که در غرب، فرهنگ و هنر بر اساس یک هدف متمرکز پیش می‌رود و سیستم‌های حمایتی هم بر اساس‌‌ همان هدف به حمایت از تولیدات فرهنگی و هنری می‌پردازند. آن‌ها با کمترین هزینه به اهداف خود می‌رسند ولی ما نسبت به خودمان هزینه‌ زیاد می‌کنیم ولی به اهداف مورد نظر نمی‌رسیم.

کارکرد اثر هنر فضاسازی برای مفاهیم است

*تسنیم: برگردیم به نکته‌ای که چند دقیقه پیش مطرح کردید، انتقال احساسی یا سنتی آموزه‌های عاشورا در برابر انتقال عقلانی یا معرفتی آن! در شرایطی که توصیفکردید کارکرد این انتقال معرفتی و کمبودهای آن انتقال احساسی چیست؟

در ایام محرم شاهد برپایی دکه‌هایی در تمام کوچه‌ها و خیابان‌ها هستیم که به مردم چای یا شربت صلواتی می‌دهند. نمی‌گویم این دکه‌ها را برپا نکینم، ولی فراموش نکینم انتقال احساس بدون معرفت درست نیست. فرهنگ عاشورا نباید فقط به ۱۰ روز منتهی شود، بلکه باید در تمام ۳۶۵ روز سال این فرهنگ را ترویج دهیم.

از سوی دیگر ما در روز عاشورا برای امام حسین (ع) مجلس ختم می‌گیریم امام حسین (ع) را مرده فرض می‌کنیم. چرا امام (ع) را زنده فرض نمی‌کنیم؟ همیشه باید عاشوار را زنده فرض کنیم و بدانیم مسیر عاشورا تا ظهور امام زمان (عج) ادامه دارد. متاسفانه نگاه ما به عاشورا نگاهی حی و زنده نیست. امام حسین (ع) تجلی اراده خداوند است و همواره حی و زنده است، به همین دلیل باید در زمینه هنر دینی و عاشورایی چنین نگاهی را ایجاد کنیم.

این را ایجاد نمی‌کنیم و متاسفانه بیشتر کار‌ها سطحی و بدون عمق ارائه می‌شود که بیشترشان به هم شبیه هستند. وقتی مخاطب این آثار را می‌بیند، از خود می‌پرسد من به دنبال چه چیزی در هنر عاشورایی باید باشم؟ و عده‌ای از هنرمندان خود را در مقابل هنر عاشورایی می‌دانند. ولی اکثر کسانی که مقابل هنر عاشورایی ایستاده‌اند، همان‌ها می‌توانند در صف اول هنر عاشورایی قرار بگیرند، به شرط آنکه تعریفی از عاشورا ارائه دهیم که وسیع و بی‌انتها باشد و همه را با خود همراه کرده و به سوی آینده‌ای روشن ببرد.

اینکه عاشورا را در حد پایین می‌بینیم و به عمق آن توجه نمی‌کنیم، ناراحت کننده است. اگر کسی عاشق چیزی باشد برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را به کار می‌بندد؛ هنرمند باید عاشق باشد و خود را به آب و آتش بزند تا بتواند بهترین آثار را خلق کند. هنرمندان نباید فقط صورت عاشورا را ببیند. هنرمند اگر معتقد باشد که عاشوار واقعه‌ای بزرگ و برای تمام بشریت در طول تاریخ است، هیچگاه به خود اجازه نمی‌دهد تا آثاری معمولی و سطحی برای آن خلق کند.

نگاه به عاشورا نباید صرفاً یک نگاه تاریخی باشد. متأسفانه خیلی از فیلم‌هایی که با موضوع زندگی اهل بیت(ع) ساخته شده بیشتر نگاهی تاریخی دارند. شاید به همین خاطر است که در این فیلم‌ها نقش‌های منفی بیشتر از نقش‌های مثبت جلوه می‌کنند. کارکرد هنر فضاسازی برای یک مفهوم است. ممکن است هنرمندی بتواند بدون ترسیم اسب و یا خیمه و دیگر نمادهایی که ما را به یاد عاشورا می‌اندازد یکی از مفاهیم عاشورایی را بیان کند.

بی‌هویتی سبب انهدام فرهنگ می‌شود و با وجود آن دیگر نیازی به دشمن نیست

دین ما و انقلاب اسلامی دارای ظرفیت بالایی است و ما نتوانسته‌ایم از این ظرفیت عظیم به خوبی استفاده کنیم. دشمن تلاش دارد تا معنویت دینی و الهی را بگیرد و معنویت کاذب خود را جایگزین کند. جنس معنویت آن‌ها از جنس معنویت کابالا است. اشکال ما این است که اهداف حرف‌های آن‌ها را نمی‌فهمیم. گاهی شاهدیم که هنرمند ما بحث «هنر برای هنر» را مطرح می‌کند و خود را فارغ از جوابگویی می‌داند. باید به این هنرمند گفت که اگر دنباله روی از غرب می‌کنی باید بدانی دیگر غرب این بحث را مطرح ‌نمی‌کند و دنبال اهداف دیگری است و اگر به دنبال فرهنگ خودی حرکت می‌کنی، باید بدانی که در فرهنگ ما هیچ چیزی بدون هدف نیست و اگر چیزی بدون هدف باشد، لغو و گناه است.

بی‌هویتی سبب از بین رفتن فرهنگ می‌شود و در این صورت دیگر نیازی به دشمن نیست. اگر هویتی در کار نباشد ما از درون متلاشی می‌شویم. وقتی هویت در تفکر از بین ‌رود و محو ‌شود، جای خود را به منیت می‌دهد. دیگر آرمان‌ها در آن جایی ندارند. وقتی هنرمند از ارزش‌ها دور می‌شود به مرور بی‌دغدغه می‌شود.

بنابراین من معتقدم که ما باید تحت هدایت و محوریت قرآن و نه افکار اشخاص، یک انقلاب فرهنگی را شروع کنیم. در حال حاضر ما با افکار افراد مختلف روبرو هستیم که با هم درگیر می‌شوند و هر کس از ظن خود مطالبی را بیان می‌کند و این ما را به جایی نمی‌رساند. به نظر می‌آید باید خود را با قرآن هماهنگ کنیم و از احادیث اهل بیت(ع) مدد بجوییم.

از یاد نبریم که خدا برای ایران برنامه دارد و وجود انقلاب اسلامی یک آیه الهی است. وقایعی چون ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب، آزادسازی خرمشهر، حادثه طبس، ۸ سال دفاع مقدس و... را خداوند مدیریت کرد. امام خمینی(ره) بار‌ها دست خدا را در وقایع مختلف به ما نشان داد، که همگی نشان از برنامه‌ای دارد که خداوند برای این سرزمین در نظر گرفته است. مردم ایران در این مسیر همراه هستند و دل به خداوند داده‌اند. انشاالله.

 

 

بازیگر نقش منذر درمجموعه "مختارنامه"مجید علی اسلام

 

قرار گرفتن در برابر دوربین میرباقری مغتنم است

مجید علی اسلام

مجید علی اسلام گفت: قرار گرفتن در برابر دوربین میرباقری، ارزشمند و مغتنم است.

علی اسلام به خبرنگار خبرگزاری سینمای ایران درباره چگونگی انتخاب شدن وی برای ایفای نقش منذر گفت: بدلیل اینکه در مجموعه به عنوان مدیر صحنه در کنار میرباقری حضور داشتم بعضاً برای کادر بندی و نورپردازی به جای بازیگرانی که در حال گریم شدن بودند قرار می گرفتم و در یکی از دفعاتی که به منظور تمرین در جایگاه فرهاد اصلانی قرار گرفتم آقای میرباقری بازی در نقش منذر را به من پیشنهاد کردند و با توجه به اینکه سابقه فعالیت در تئاتر داشتم، پذیرفتم.
وی افزود: "منذر" به همراه 3 برادر خود نقطه عطفی در قیام مختار محسوب می شوند و مضاف بر اینکه ایفای نقش در برابر دوربین میرباقری فرصت مغتنمی است، اوج و فرودهای این نقش را نیز دوست داشتم.
علی اسلام تصریح کرد: مدیریت صحنه در کارهای تاریخی سخت و حساس است و جزئیات باید مطابق آنچه که مدنظر طراح صحنه بوده، اجرا شود و "مختارنامه" به لحاظ تعدد بی شمار لوکیشن و تنوع فضا دشوار ترین کار من در این حوزه تا به امروز محسوب می شود.
علی اسلام در بیست و نهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، در 3 فیلم " راز موفقیت" ، " پرنده باز" و "بدون اجازه" به عنوان طراح صحنه حضور دارد.

 

سریال شهرزاد

 

 

خانه «بزرگ‌آقا» ویرانه‌ای بیش نبود/ بازسازی لاله‌زار در «شهرزاد» به نفع یادگار زنده‌یاد علی‌حاتمی

حسن روح‌پروری گفت: خانه بزرگ‌آقا ویرانه بود که تحویل گرفتیم و در حقیقت یک بازسازی دوباره در خیابان لاله‌زار نیز به مدد ساخت شهرزاد صورت گرفت.
 

حسن روح‌پروری طراح صحنه سریال «شهرزاد»‌، در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس،‌ درباره طراحی تمام صحنه‌های این سریال که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود و اطلاعاتی که مربوط به دهه 30 است، گفت:‌ ابتدا همه می‌دانند که فیلمنامه این اثر مربوط به دهه 30 می‌شود و باید تحقیقات گسترده‌ای را در بخش‌های مختلف انجام می‌دادیم. ابتدا گروهی تشکیل شد و شروع به تحقیقات میدانی کرد و سپس باید منابعی را که مکتوب بودند جمع‌آوری می‌کردیم به همین منظور کتابخانه ملی و مجلس در این زمینه به ما کمک کردند تا بتوانیم اطلاعات دقیق‌تری را کسب کنیم. همچین آرشیوهای  عکس را که مربوط به دهه 30 و خیابان‌های لاله‌زار و تهران قدیم می‌شد،‌ مرور کردیم.

وی در ادامه افزود: به دلیل اینکه می‌خواستیم به منابع تاریخی استناد دهیم باید برخی چیزها را به صورت دقیق می‌دانستیم، مثلاً باید از تاریخ ورود آسفالت به تهران مطلع می‌شدیم یا اینکه لوله‌کشی آب در چه زمانی صورت گرفته است و از چه زمانی برق به خانه‌های تهران و در کدام بخش‌ها راه پیدا کرده است. پلاک ماشین‌ها چه شکلی داشتند به همین ترتیب اطلاعات مفصلی را جمع‌آوری کردیم که در نهایت همه آنها به صورت یک کتابچه در آوردیم.

این طراح صحنه در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به خاطره‌ای اظهار کرد:‌ روزی در پشت صحنه این سریال فردی رو به من گفت که خیلی هم نیاز نیست تا این اندازه حساس باشید ما برای بچه‌های تاریخ که فیلم نمی‌سازیم و من در پاسخ به او گفتم اتفاقا بسیار علاقه‌مندم این سریال آنچنان در جزئی‌ترین مسائل دقیق باشد که اساتید تاریخ به دانشجویان خود سریال شهرزاد را از این جهت به عنوان یک نمونه معرفی کنند. به همین دلیل بود که کتابچه‌ای را طراحی کردم و آن را در اختیار کارگردان سریال حسن فتحی قرار دادم تا کار با کیفیت‌تری را در بخشی که مربوط به طراحی صحنه بود شاهد باشیم.

روح‌پروری در ادامه در پاسخ به نحوه فضاسازی و رنگ‌های ویژه‌ای که در طراحی صحنه و لوازم استفاده کرده است که برای مخاطب بسیار چشم‌نواز است، گفت: ابتدا باید دقت داشته باشیم که فضاسازی خانه‌ها و حتی منطقه و شخصیت‌هایی که در هر خانه زندگی می‌کردند به هم بسیار مرتبط هستند و در رنگ‌آمیزی آنها به تمام این نکات و جزئیات خاصی توجه شده است، مثلا در طراحی خانه بزرگ‌آقا و شخصیتی که در آن خانه زندگی می‌کند، دقت داشتیم تا بدانیم چه نوع رنگ‌ها و لوازمی و حتی چه ابعادی از آنها لازم است که در آنها تعبیه شود و یا اتاق شیرین با توجه به کاراکترش باید دارای چه رنگ و ویژگی‌هایی باشد.

وی در ادامه افزود: ما باید به این نکته توجه می‌کردیم که قرار است 25 قسمت سریال به مخاطب ارائه دهیم و آن با جذابیت‌های بصری نیز مواجه شود که او را به دیدن ادامه آن علاقه‌مند کند. شاید کمی استفاده ویژه از رنگ‌ها به همین منظور بوده است که پیش از شروع کار درباره تمام این موارد با گروه سازنده و به خصوص کارگردان صحبت شده بود.

این طراح صحنه با اشاره به محدودیت‌هایی که در انتخاب لوکیشن داشت‌،اظهار کرد:‌ برخی از لوکیشن‌هایی که قرار بود استفاده کنیم در شهرک غزالی استفاده کنیم وجود داشت اما برای مخاطب تکراری شده بود به همین منظور نمای خارجی را فیلمبرداری کردیم و پلان‌ها و سکانس‌های داخلی مثلاً یک کافه را در جای دیگر ضبط کردیم.

او همچنین گفت:‌ واقعاً‌ در ساخت لوکیشن‌‌های موجود در شهرک غزالی دست بردیم و بسیاری از آنها را بازسازی کردیم، خیابان لاله‌زار موجود در شهرک بسیار فرسوده شده بود، پنجره‌ها شکسته شده بودند و چارچوب‌های آنها به هم ریخته بود و ما تمام آنها را رنگ‌آمیزی کردیم، خانه بزرگ‌آقا ویرانه بود که تحویل گرفتیم و در حقیقت یک بازسازی دوباره در خیابان لاله‌زار و به مدد ساخت شهرزاد صورت گرفت. این در شرایطی است که بعد از زنده‌یاد علی حاتمی بازسازی با این کیفیت در شهرک غزالی انجام می‌شد. تا جایی که هزینه درست کردن این خیابان به اندازه هزینه ساخت یک فیلم سینمایی شد و خوشبختانه چون تهیه‌کننده این سریال نگاه فرهنگی داشتند واقعاً‌ ما را محدود نکردند.

حسن روح‌پروری که تجربه دستیاری صحنه در فیلم سینمایی «بچه‌های آسمان»، به کارگردانی مجید مجیدی را داشته درباره نوع ارتباطی که با کارگردان این سریال «حسن فتحی» داشت و اینکه تا چه اندازه تخیلات خود را توانست در این اثر به جای بگذارد، اظهار کرد:‌ خوشبختانه اعتماد خوبی به وجود آمده بود و در جلسات ابتدایی که با هم داشتیم من عکس و آلبوم و حتی نقشه جغرافیایی از تهران تهیه کرده بودم که آنها را به وی نشان می‌دادم. در اوایل کمی سخت است تا آدم‌ها کمی همدیگر را پیدا کنند و هماهنگ شوند.

وی در ادامه افزود: این هماهنگی و اعتماد تا جایی پیش رفت که اعتماد خوبی بین ما به وجود آمد. همچنین به دلیل اینکه به سرعت باید وارد کار می‌شدیم طراحی صحنه و ضبط سریال همزمان با هم پیش می‌رفت و من نمی‌توانستم فرصت زیادی از کارگردان بگیرم خوشبختانه تمام کارهایی را که در صحنه اعمال می‌کردم بدون کوچک‌ترین تغییری مورد توجه حسن فتحی قرار می‌گرفت و کار به خوبی پیش می‌رفت.

او در پایان در ارتباط با نگرانیش درباره سوتی‌هایی که ممکن بود از دل طراحی صحنه این اثر گرفته شود و پیش‌بینی‌اش از آن گفت:‌ واقعاً پیش از شروع کار به تمام این حساسیت‌ها فکر کرده بودم و تمام تلاشم را از همان ابتدا انجام دادم تا هیچ ناهماهنگی در صحنه و طراحی آن به وجود نیاید، برخی از نکات که اصلاح‌پذیر بود، اصلاح می‌کردیم و برخی از ویژگی‌های دیگر مانند وجود تیر چراغ‌برق که در صحنه که مربوط به آن دهه نمی‌شد و در مقابل دوربین قرار داشت،‌ تصمیم گرفته شده بود که در پس‌تولید با کمک گرفتن از CG حذف شود.

تیمی که در طراحی و ساخت صحنه شهرزاد بیشترین سهم را داشتند  حسن روح پروری در وسط عکس دیده می‌شود.