بهروز غریب‌پور و اپراي مولوي

  


اپرای عروسکی «مولوی» نخستين اپرای ملی‌ست



 

بهروز غریب‌پور در آستانه‌ی اجرای اپرای عروسكی «مولوی»، اجرای این اثر نمایشی را نخستین اپرای ملی توصیف كرد.
این كارگردان تئاتر در اين‌باره گفت: «پس از سه اپرای «رستم و سهراب»، «مكبث» و «عاشورا» این نخستین اپرای ملی ما به‌شمار می‌آید. چرا كه اجرای این اثر تماما با دستگاه‌های ایرانی انجام می‌شود و از این نظر این نمایش نقطه‌ی تكامل اپرایی است كه سالیان سال از زمان «میرزاده عشقی» هنرمندان ما به دنبال آن بوده‌اند.»
او با ابراز خرسندی از همكاری مثبت هنرمندان موسیقی در ساخت این اثر نمایشی متذكر شد: برای این اثر زحمات فراوانی كشیده شده است. 17 خواننده ارزشمند در كنار یكدیگر ما را همراهی می‌كنند، از سوی دیگر حضور همایون شجریان كه میراث استاد شجریان و موسیقی ملی را با خود دارد برای ما ارزشمند است و با اجرای این اثر این تصور نادرست كه نمایش عروسكی ویژه‌ی كودكان است، باطل خواهد شد.
در این اثر هنری همایون شجریان نقش «شمس» را خوانده است.
در این نمایش مریم اقبالی مسئولیت كارگاه ساخت عروسك وهنگامه سازش مسئولیت كارگاه ساخت دكور را برعهده دارند.

اپرای عروسکی در ایام جشنواره (از 31 تیر تا 4 مرداد) در ساعت 21 اجرا می‌شود و پس از اتمام جشنواره ساعت 19:30 به روی صحنه می‌رود.

در اين اثر بهزاد عبدی به عنوان آهنگساز حضور دارد و ضبط موسيقی آن نيز در كشور اکراين انجام شده است.

18 خواننده نيز به جای هر يک از شخصيت های اين اپرا خواهند خواند. همايون شجريان (شمس تبريزی)، محمد معتمدی (مولوی)، حسین عليشاپور (سلطان العلما يا پدر مولوی)،‏ علی خدايی (عطار)،‏ محمدرضا صادقی (امير تومان مغول)‏، عامر شادمان (قاضی القضات)، اسحق انور (يارکهنسال مولوی)، کيوان فرزین (يکی از مريدان مولوی)، سارا رضا زاده (يک زن خوارزمی)، سولماز بدری (يک مادر خوارزمی)، مليحه مرادی (همسر مولوی)، سجاد پورقناد (سردار مغول)، مهدی جادر (سردار مغول)، احسان نصيری (امير خوارزم)، رضا نجفی (پيرمرد خوارزمی)،ياری (جوان خوارزمی)، مصطفی محمودی (چوپان) و علی نجفی (جوانی از قونيه) خوانندگانی هستند که در اجرای اپرای مولوی حضور دارند. نوازندگان دهل، دوتار، نی و سازهای کوبه‌ای هم خوانندگان اين نمايش را همراهی کرده‌اند.

در اين اپراي 120 دقيقه اي بيش از 100 عروسک با بهره گيری از 6000 بيت از اشعار مولوی، زندگي نامه مولانا جلال‌الدين بلخي شاعر بزرگ قرن هفتم را روايت مي كنند.

5 شب اول اجرا به دليل تقارن و شركت در سیزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران از ساعت 21 آغاز و بليت فروشي ندارد. روز 5 مرداد ماه نيز اين نمايش اجرا نخواهد داشت.

بليت ديگر شب‌هاي اين اجرا از 6 تا 22 مرداد (به جز شنبه‌ها) با مبالغ 50000 ريال از ساعت 9 تا 12 و 14تا 18 (5شنبه، جمعه و ايام تعطيل: 10 تا 12 و 14 تا 18) در گيشه تالار وحدت (5-66705101) به فروش مي‌رسد


بهروز غریب پور و اجرای اپرای عاشورا در ایتالیا

 

 

بهروز غریب‌پور برای اجرای نمایش عروسکی"اپرای عاشورا" عازم شهر رم ایتالیا خواهد شد. به گزارش سایت ایران تئاتر، "اپرای عاشورا" به مدت سه شب و از 10 مهرماه در سالن کوئیجینو شهر رم به صحنه خواهد رفت. غریب‌پور در گفت‌وگو با سایت ایران تئاتر در این باره گفت:«هم اکنون در حال انجام مقدمات سفر هستیم.»

وی افزود:«این اجرا بدون هیچ تغییری نسبت به اجرای عمومی و ‌جشنواره بین‌المللی فجر، روی صحنه می‌رود.»
غریب‌پور که قصد دارد نمایش"بقال بازی در حضور" را در جشنواره تئاتر فجر اجرا کند، در این خصوص به سایت ایران تئاتر گفت:«تصمیم گرفته‌ایم نمایش را به همراه اعضای گروه تئاتر"آیرین" در جشنواره فجر امسال به صحنه بیاوریم و پس از آن اجرای عمومی نمایش را در تالار سنگلج داشته باشیم.»
"بقال بازی در حضور" که براساس نمایش سنتی بقال بازی آماده اجرا می‌شود، با حضور بازیگرانی چون نسیم ادبی، نقی جمالی، نعمت‌ اسداللهی و محمدرضا خسرویان روی صحنه می‌رود.
این نمایش قرار بود در‌ جشنواره آئینی ـ سنتی اجرا شود که بنا به تشخیص غریب‌پور اجرای آن به جشنواره فجر موکول شد.  
همچنین این کارگردان از 13 تا 17 شهریور نیز به منظور دریافت جایزه شاه ماهی طلایی به شهر چرویا ایتالیا سفر می‌کند.
این جایزه که در قالب جشنواره‌ای تحت عنوان"از دریا می‌آیند" به غریب‌پور اهدا می‌شود، هر ساله به هنرمندان معتبری اهدا می‌شود و امسال نیز بهروز غریب‌پور شایسته دریافت این جایزه شناخته شده است. از جمله معتبرترین افرادی که این جایزه به آن‌ها اهدا شده می‌توان به داریو فو نمایشنامه‌نویس مطرح ایتالیایی و برنده جایزه ادبی نوبل و ماریا سینیورلی پایه‌گذار تئاتر عروسکی مدرن در ایتالیا اشاره کرد.
‌غریب‌پور در این جشنواره کارگاه آموزشی نمایش عروسکی نیز برگزار خواهد کرد.

 

گفتگو با بهروز غريب پور به انگيزه برگزاري همايش آئين هاي عاشورايي

 


اگر ‌به آئين‌هاي عاشورايي نگاه همه جانبه‌اي داشته باشيم و قصدمان ارتقاي کيفيت آئين‌ها باشد، مطمئناً در طولاني مدت نتيجه خواهد داد.
به گزارش دريافتي سايت ايران تئاتر، "بهروز غريب‌پور" نمايشنامه‌نويس و کارگردان تئاتر با اشاره به اين مطلب مي‌گويد:«مقدمه اين همايش‌‌ اجراي ‌‌تعزيه‌هايي در تالار محراب و فرهنگسراي بهمن در گذشته بوده که امروز نام ديگري به خود گرفته است. زماني که مديرعامل فرهنگسراي بهمن بودم هميشه در دهه محرم، 45 شب اجراي تعزيه داشتيم که بدون نام همايش عاشورايي، به اين موضوع پرداخته مي‌شد. اما وقتي عنوان همايش عاشورايي مطرح مي‌شود، مکاني براي اجرا،‌ ارائه مقالات، انتشارات و... هم اضافه مي‌شود و همايش را فراگيرتر مي‌کند. همين باعث مي‌شود ‌اين گونه همايش‌ها قابل اعتنا و موثرتر باشند و به طور حتم در جامعه تئاتري و در ميان ديگر مخاطبان، پيامدهاي مثبتي هم خواهد داشت. برگزاري همايش آئين‌هاي عاشورايي، حرکت درستي است. ولي اگر بدون برنامه‌ر يزي باشد، مخاطبان واقعي‌اش را از دست مي‌دهد.»
وي با اشاره به اين که همايش عاشورايي بايد غذاي روح را تامين کند، مي‌افزايد:«اگر بودجه کافي و زمان مناسب‌ وجود نداشته باشد، همايش‌ها عملاً جذابيتي نخواهند داشت. حالا اگر به مناسبت يک موضوع خاص، بودجه مناسبي در نظر گرفته شود و هر بار تماشاگران منتظر اتفاقات جديدي باشند، همايش‌ها از اهميت بالاتري برخوردار مي‌شوند. برگزاري نادرست و بي منطق و افزودن بر ادوار جشنواره و همايش، يک ضايعه است. چون اگر متناسب با آن موضوع برنامه‌ريزي نکرده باشيم، مخاطبان واقعي را از دست مي‌دهيم. پس مجبور مي‌شويم سالن را با شيوه‌هاي نامطلوبي پر کنيم. متاسفانه در اغلب اين نوع جشنواره‌ها و همايش‌ها شاهد بوده‌ايم که با غذا، شربت، کيک و... تماشاگر را به سالن تئاتر دعوت مي‌کنند. در حالي که همايش آئين‌هاي عاشورايي از آن دسته همايش‌هايي است که بايد غذاي روح را تامين کند.»
غريب‌پور درباره منابع تامين مالي چنين همايش‌هايي مي‌گويد:«يک مشکل در اين رابطه وجود دارد. همواره بايد ببينيم که تامين کننده مالي اين همايش‌ها چه کساني هستند. هنگامي که دولت در اين باره اقدام مي‌کند طبيعي است به دليل اين که ده‌ها جشنواره و همايش موضوعي يا به صورت بالقوه و يا بالفعل قابل انجام است، دائماً از بودجه اين جشنواره‌ها و همايش‌ها کاسته مي‌شود. اگر تعزيه تا به امروز سر پا مانده به اين دليل است که هرگز دست به دامن دولت نشده، مگر در دو دوره تاريخي صفويه و قاجاريه که هم تعزيه‌خواني دولتي وجود داشته و هم تعزيه‌خواني مردمي. مردم به نيت اين که تکايايي داشته باشند، مکاني را وقف مي‌کردند و خرج گروه‌هاي تعزيه‌خوان را هم مي‌دادند. حتي در اين رابطه با يکديگر رقابت هم مي‌کردند.»
وي در ادامه مي‌افزايد:«امروز آن چه را که ما از دست داده‌ايم، در حقيقت شمار بانيان تعزيه‌خواني و آئين‌هاي عاشورايي است. طي اين سال‌ها هم اين مسئله فرهنگ‌سازي نشده که اگر شخص متمولي براي خورد و خوراک ايام عاشورا هزينه گزافي را مي‌پردازد، مي‌تواند با پرداخت بودجه يک همايش و يا بخشي از آن، ثواب اخروي کسب کند.»
اين کارگردان با تاکيد بر نقش موثر فرهنگ‌سازي در حفظ و زنده نگه داشتن آئين‌هاي عاشورايي مي‌گويد:«اگر کسي بخواهد ثروتش را وقف کند اين کار را براي مدرسه، مسجد، کتابخانه، بيمارستان و... انجام مي‌دهد. آيا در اين ميان تئاتر هم جايگاهي دارد؟ فرهنگ‌سازي يعني اين که به مردم بياموزيد اگر قرار است باقيات و صالحاتي انجام دهند تاسيس و راه‌اندازي يک تماشاخانه و يا يک تکيه هم بخشي از اين کار عام‌المنفعه است. البته در اين راه، منع‌هايي وجود دارد يعني بايد امکاناتي فراهم شود تا کساني که واقعاً تصميم دارند در اين راه سرمايه‌گذاري کنند ولي تصورشان بر اين است که اين عمل آن چنان که بايد و شايد، در راستاي مذهب و عقايدشان نيست، بدون ترس و واهمه‌اي، جذب اين کار فرهنگي شوند. با اين کار مطمئناً سالانه ميلياردها تومان به اين سمت و سو جلب مي‌شود.»
وي ادامه مي‌دهد:«اگر مديران تصور کنند که فقط از خزانه دولت هزينه مي‌کنند، حرکات مردمي زائل مي‌شود. اگر تحقيق تاريخي داشته باشيد، متوجه مي‌شويد خيلي از تکيه‌ها هستند‌ که باني و موسس آن‌ها چه کساني بوده‌اند. در دوره قاجاريه وزرا براي ساختن تعزيه با يکديگر رقابت داشتند و اين کار را بسيار مهم و حياتي مي‌دانستند. ميرزاآقاخان نوري تکيه خودش را داشت و بعد تکيه دولت تاسيس شد. حتي اين رقابت بين دولتمردان و تجار هم وجود داشت. به هر حال سرمايه‌اي بوده که بايد در راهي خرج مي‌کردند و اين کار را بهتر و خداپسندانه‌تر مي‌دانستند. در حال حاضر هم تکيه‌هاي فراواني در ايران داريم که ديگر نام و نشاني از بانيان متمول آن‌ها نيست و فقط تکيه‌شان برقرار است. ما طي اين سال‌ها، اين بخش را به طور کامل از دست داده‌ايم و جشنواره‌ها و همايش‌ها کاملاً به صورت دولتي انجام مي‌شود و بار مالي اين همه جشنواره و همايش که بر دوش دولت است، طبعاً آن قدر زياد خواهد بود که از گروه‌هاي معتقد، با انگيزه و با ايماني که پا به اين عرصه گذاشته‌اند، حمايتي نمي‌شود. پس اين گروه‌ها مجبورند که از کيفيت آثارشان بکاهند و شاهد کارهاي فاخر و ارزشمندي از آن‌ها نباشيم.»