نشريه سينمايي اسكرين حدود 3 سال پیش در نظرسنجي از دوستداران سينما و منتقدين فيلم، فهرستي از كارگردانان غيرآمريكايي بزرگ تاريخ سينما را منتشر كرد كه «آکیرا كوروساوا»، كارگردان افسانه‌اي سينماي ژاپن در رتبه اول قرار گرفت. پس از او فیلمسازان معتبری چون، فدریکو فلینی، اینگمار برگمن و فرانسوا تروفو قرار گرفتند که نشان از اعتبار این فیلمساز ژاپنی دارد.
 
 
 
آکیرا کوروساوا در ۲۳ مارس (سوم فروردین) ۱۹۱۰ در حومه توکیو به دنیا آمد. او آخرین فرزند خانواده‌ای پرجمعیت بود، اما با بزرگتر شدن کوروساوا و رسیدن به جوانی خانواده‌اش کوچک شده بود چون بیشتر اعضای خانواده از دنیا رفتند.
 
پدر کوروساوا مدیر دبیرستانی وابسته به ارتش ژاپن بود به همین دلیل با انضباطی سختگیرانه فرزندان خود را تربیت ‌کرد. پدر در عین حال به سینما علاقه‌مند بود و غالباً فرزندان خود را با خود به سینما می‌برد.
 
کوروساوا در ۱۷ سالگی خانه پدر را ترک گفت و به دنبال حرفهٔ نقاشی رفت. او در توکیو با برادر بزرگترش هی‌گو همخانه شد. هی گو واسطه آشنایی آکیرا با سینما، ادبیات و هنرهای نمایشی شد.
 
هی‌گو در سالن‌های سینما راوی بود. زمان سینمای صامت، یک راوی درهنگام نمایش فیلم، رو به تماشاگران می‌ایستاد، ماجراها و گفتارهای فیلم را برای تماشاگران تعریف می‌کرد‌ تا آنها راحت‌تر داستان فیلم را دنبال کنند.
 
با رشد فنی سینما و رواج فیلم‌های ناطق‌ این حرفه به خطر افتاد‌ و راویان سینماها بیکار شدند. همین عامل باعث شد تا هی‌گو از درد و غصه خودکشی کند.
 
پس از مرگ هی‌گو، کوروساوا نقاشی را رها کرد، به استودیوهای تولید فیلم رفت و تقاضای کار کرد و به عنوان دستیار کاجیرو یاماموتو، از فیلمسازان صاحب‌نام، مشغول به کار شد.
 
او با نیرو و تلاشی خستگی‌ناپذیر به نوشتن فیلمنامه پرداخت و تا سال ۱۹۴۳ برای حدود ۵۰ فیلم سناریو نوشت و همین باعث شد تا کوروساوا بتواند رضایت تهیه‌کنندگان را جلب کند و در سال ۱۹۴۳ موفق به سخت اولین فیلم خود به نام «داستان جودو» شود. این فیلم او را به عنوان کارگردانی بااستعداد در سینمای ژاپن مطرح کرد.
 
پس از جنگ و اشغال کشور توسط نیروهای آمریکایی، صنعت سینمای ژاپن دگرگون شد، اما کوروساوا توانست به کار خود ادامه دهد.
 
 
 
 
 
تا پیش از «راشومون»، شاهکار کوروساوا، او یازده فیلم سینمایی دیگر کارگردانی کرد. اما با این فیلم بود که در سال 1950 نگاه‌ها در سراسر جهان به سینمای ژاپن جلب شد. این فیلم تحولی بود بنیادین نه تنها در کار کوروساوا، بلکه برای سینمای ژاپن که تا آن زمان در غرب چندان شناخته شده نبود. نمایش این فیلم در جشنواره سینمایی ونیز بی‌تردید رویدادی تعیین‌کننده بود. فیلم جایزه «شیر طلایی» این فستیوال را از آن خود کرد.
 
با «راشومون» تماشاگران غربی از کمال فنی و قدرت بیان فیلمی از ژاپن شگفت‌زده شدند. بسیاری از سینمادوستان برای نخستین‌بار دریافتند که در ژاپن صنعت سینمایی توانا و مجهزی وجود دارد که اینک بزرگترین چهره آن آکیرا کوروساوا است.
 
«راشومون» یک داستان قدیمی را با فرم روایتی پیچیده و چندلایه روایت می‌کند، بدون آن که لحظه‌ای به پراکندگی دچار شود. فیلم با زبانی کاملاً تصویری، از چند دیدگاه و زوایای گوناگون یک قتل بی رحمانه را گزارش می‌دهد.
پس از پخش جهانی «راشومون»، سینمادوستان نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان، برای نمایش هر فیلم کوروساوا انتظار می‌کشیدند. این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را در سال ۱۹۵۱ به دست آورد.
 
کوروساوا به ویلیام شکسپیر و داستایفسکی عشق می‌ورزید. اقتباس‌های سینمایی او از آثارشکسپیر همانند «مکبث» و «شاه لیر» و رمان «ابله» اثر داستایفسکی و نمایشنامه «در اعماق» ماکسیم گورکی نشان از علاقه شدید او به ادبیات است.
 
یکی از مهم ترین فیلم های کوراساوا پس از «راشامون» فیلم «سریر خون» است که آن را در سال ۱۹۵۷ ساخت. نام اصلی فیلم «کامانوسو-جو» به معنی قلعه تار عنکبوت است. فیلم برگردان نمایشنامه «مکبث» اثر جاودانه ویلیام شکسپیر است و داستان آن در ژاپن فئودال رخ می دهد.
 
آخرین فیلم کوروساوا به نام «مادادایو» (هنوز نه، محصول ۱۹۹۳) داستان زندگی یک نویسنده و استاد دانشگاه بازنشسته را روایت می‌کند، که شاگردان سابق همچنان به نزد او می‌آیند و او را به زندگی پیوند می‌دهند. گویی خود کوروساوا است که با فیلم‌هایش در میان ما زندگی می‌کند.
 
سینمای آکیرا کوروساوا، برخلاف کارهای دو هموطن دیگرش، اوزو و میزوگوشی، بسیار متنوع و پردامنه‌ است. او هر نوع فیلمی ساخته و آن هم با مهارتی فوق‌العاده، از کمدی‌های سرگرم‌کننده، تا فیلم‌های رئالیستی عمیق، از قصه‌های سامورایی تا درام‌های جنایی مدرن.
 
جدا از سبک‌ها و گرایش‌های متنوع، فیلم‌های کوروساوا را می‌توان به دو دستهٔ کلی تقسیم کرد: فیلم‌های «جیدای‌گکی» که ماجراهای تاریخی و به ویژه داستان‌های اسطوره‌ای قهرمانان سامورایی را روایت می‌کنند و فیلم‌های «گندای‌گکی» که به مضامین اجتماعی روز می‌پردازند.
 
اگرچه کوروساو در هر دو ژانر فیلم‌های درخشان و ماندگاری آفریده‌است، شهرت جهانی او بیشتر مرهون فیلمهای سامورایی است که با بافت دراماتیک قوی، طنز هوشمندانه، ریتم تند، نوآوری‌های تکنیکی، فضاسازی و نورپردازی فوق‌العاده ارائه شده‌اند.
 
توشیرو میفونه، بازیگر نامی ژاپن است که کوروساوا علاقه فراوانی به بازی او داشت. میفونه با چهره جذاب، بازی روان و پرانرژی در ۱۶ فیلم با کوروساوا همکاری کرد، اما سرانجام پس از فیلم «ریش قرمز» همکاری خود را با او قطع کرد و دیگر حاضر نشد در فیلم‌های او بازی کند.
 
ستاره اقبال کوروساوا حدوداً از سال ۱۹۷۰ با شکست تجاری فیلم غم‌انگیز «دودسکادن»، تا حدی رو به افول گذاشت. پس از آن استاد با فیلم«درسو اوزالا» به بازگشتی افتخارآمیز دست زد. این فیلم در جشنواره فیلم مسکو (۱۹۷۵) جایزه بزرگ جشنواره را به دست آورد و در همان سال اسکار بهترین فیلم خارجی را از آن کوروساوا کرد.
 
او سرانجام ۶ سپتامبر ۱۹۹۸درستاگایا در توکیو در گذشت.
 
کوروساوا طی چند دهه فیلم‌سازی موفق شد جوایز معتبری از جشنواره‌های بین‌المللی به‌ دست آورد که بخشی از آنها عبارتند از:
 
جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی در سال ۱۹۷۵ برای «درسو اوزالا»
جایزه افتخاری آکادمی اسکار برای یک عمر دستاورد سینمایی در سال ۱۹۹۰
نامزد بهترین کارگردانی اسکار برای فیلم «آشوب» در سال ۱۹۸۶
جایزه بهترین فیلم‌نامه از آکادمی فیلم ژاپن در سال ۲۰۰۱ برای «آمه آگارو»
جایزه بهترین فیلم خارجی از جوایز آکادمی فیلم انگلیس (بافتا) در سال ۱۹۸۷ برای «آشوب»
جایزه بهترین کارگردانی از جوایز بافتا در سال ۱۹۸۰ برای «کاگه‌موشه»
جایزه خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره برلین در سال ۱۹۵۹ برای «دژ پنهان»
جایزه فدراسیون بین‌المللی منتقدین فیلم از جشنواره برلین در سال ۱۹۵۹ برای «دژ پنهان»
جایزه ویژه سنای برلین از جشنواره فیلم برلین در سال ۱۹۵۴ برای «زیستن»
چهار جایزه بهترین فیلم از جوایز ربان آبی ژاپن برای «آشوب»، «کاگه‌موشه»، «ریش‌قرمز» و «دژ پنهان»
نخل طلای جشنواره کن در سال ۱۹۸۰ برای «کاگه‌موشه»
جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز سزار فرانسه در سال ۱۹۸۱ برای «کاگه‌موشه»
سه جایزه بهترین کارگردانی از جوایز سینمایی دیوید دی دوناتلو ایتالیا برای فیلم‌های «آشوب»، «کاگه‌موشه» و «درسو اوزالا»
نشان یک عمر دستاورد سینمایی از انجمن کارگردانان آمریکا در سال ۱۹۹۲
جایزه انجمن منتقدین فیلم فرانسه در سال ۱۹۷۸ برای «درسو اوزالا»
جایزه بهترین کارگردان سال از انجمن منتقدین فیلم لندن در سال ۱۹۵۸ برای «آشوب»
نشان یک عمر دستاورد سینمایی از انجمن منتقدین فیلم لس‌آنجلس در سال ۱۹۸۵
جایزه افتخاری دستاورد سینمایی جشنواره فیلم مسکو در سال ۱۹۷۹
جایزه فدراسیون بین‌المللی منتقدین فیلم جشنواره مسکو در سال ۱۹۷۵ برای «درسو اوزالا»
جایزه ویژه جوایز فیلم‌های ورزشی نیکان برای مجموعه آثارش در سال ۱۹۹۸
راه‌اندازی جایزه «آکیرا کوروساوا» در جشنواره فیلم سانفرانسیسکو در سال ۱۹۸۶
جایزه سازمان بین‌المللی سینمای کاتولیک از جشنواره سن‌سباستین در سال ۱۹۸۵ برای «آشوب»
شیر طلایی افتخاری جشنواره ونیز در سال ۱۹۸۲
جایزه جایزه سازمان بین‌المللی سینمای کاتولیک از جشنواره ونیز در سال ۱۹۶۵ برای «ریش قرمز»
شیر نقره‌ای جشنواره ونیز در سال ۱۹۵۴ برای «هفت ساافسامورایی»
شیر طلایی جشنواره ونیز در سال ۱۹۵۱ برای «راشومون»

نشان ارزشمند «لژیون دو اونور» فرانسه در سال